به گزارش مجله خبری نگار، روزنامه گاردین در مطلبی به بررسی موانع و عواقب ارسال سامانه پدافند هوایی پاتریوت به اوکراین پرداخته است: «جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا در گذشته امکان ارسال سامانههای پاتریوت به اوکراین را رد کرده بود. به نظر میرسد تغییری که آمریکا امروز در این سیاست خود ایجاد کرده از آنجا ناشی میشود که روسیه زیرساختهای حیاتی غیرنظامی اوکراین را به شکل گسترده هدف قرار داده و بخش اعظم این کشور را از انرژی برق محروم کرده است.
همزمان رسانههای غربی مدعی شدهاند که روسیه اکنون به دنبال دستیابی به موشکهای بالستیک ایران است تا انبارهای خالی خود را پر کند. این مسئله - در کنار تولید داخلی موشکی روسیه - بدین معناست که حملات روسیه به زیرساختهای اوکراین ادامهدار خواهد بود. در این صورت دفاع از اوکراین در برابر حملات موشکی به یک اولویت اساسی تبدیل میشود.
پاتریوت یکی از قویترین سامانههای پدافند هوایی و موشکی جهان است. عربستان سعودی در ۵ سال گذشته توانسته با این سامانه، صدها موشک که از سوی یمن شلیک میشوند را رهگیری کند.
البته باید گفت که این سامانه مصونیت فوری ایجاد نمیکند، پس احتمالاً حملات روسیه به زیرساختهای انرژی اوکراین در آینده نزدیک ادامه خواهد یافت. پاتریوت سامانهای پیچیده است که نگهداری و کار با آن دشوار است. تجهیزاتی که قبلاً بدون آموزش کافی درباره نگهداری و تعمیر آنها در اختیار اوکراین قرار گرفته، امروز با مشکل مواجه شدهاند. اطمینان از اینکه اوکراینیها بتوانند این سامانه را به طور پایدار به کار گیرند، زمان میبرد.
از آنجا که ذخیره موشکهای پدافند هوایی اوکراین سقوط کرده، این کشور به شکلی فزاینده به حمایت بینالمللی وابسته شده است، از جمله در تامین بخش عمدهای از مهمات توپخانه و خودروهای زرهی مورد نیاز خود. این وابستگی خطراتی را در پی دارد، خصوصاً در مورد سامانههایی که در انبارهای متحدان اوکراین کثرت چندانی ندارند.
برخی بیم آن دارند که حمایت نظامی از اوکراین تنشها را تشدید کند، اما این دلیل اجتناب اولیه آمریکا از ارسال سامانههای پاتریوت به کییف نبود، بلکه مشکل آنجاست که واشنگتن حتی برای دفاع از نیروهای خود در هند-آرام نیز به تعداد کافی پاتریوت ندارد.
علاوه بر این، استفادهکنندگان فعلی این سامانه از جمله سوئد و عربستان سعودی هم همچنان خواستار دریافت پاتریوتهای بیشتر هستند. ریاض ماهانه تعداد زیادی از این موشکها را صرف دفاع از زیرساختهای ملی حیاتی خود میکند. این در حالی است که سرعت تولید این سامانهها در آمریکا پایین است.
از برخی جهات، این مشکل در تامین، بازتابکننده یک چالش بزرگتر در تامین مهمات اوکراین است. نیروهای مسلح اوکراین مهمات خود را با سرعتی مصرف میکنند که به مراتب بیشتر از سرعت ارسال مهمات از غرب است. خالی کردن انبارهای صنایع دفاعی ناتو، کشورهای عضو این اتحاد نظامی را در برگزاری عملیاتهای گسترده مداوم خود، با مشکل مواجه کرده است.
در مورد موشکهای پاتریوت، این مشکل به مراتب بزرگتر است، زیرا ساخت تسلیحات دقیق مانند موشکهای پدافند هوایی، زمان بسیار بیشتری را نسبت به ساخت گلولههای هدایتناپذیر توپخانه به خود اختصاص میدهد.
حمله روسیه به اوکراین باید چرخ پایگاههای صنعتی ناتو - از جمله شرکتهای ساخت مهمات و ماشینهای حیاتی - را دوباره به گردش درآورد، اما این کار زمانبر خواهد بود. تا زمانی که تولیدات تسلیحاتی غرب افزایش یابد، با توجه به تقاضاهای شدید کنونی، این خطر وجود دارد که کمک به اوکراین به قیمت کاهش قدرت بازدارندگی غرب در برابر چین برای حمایت از استقلال تایوان تمام شود.
آمریکا و دیگر شرکای اوکراین در مواجهه با این فشارهای شدید، باید سه نکته را همزمان در نظر بگیرند: سلاحهایی به اوکراین بدهند که ارتش این کشور ظرفیت آموزش دیدن برای کار با آنها را داشته باشد، صنایع دفاعی ناتو توانایی تولید پایدار آن سلاحها را داشته باشند و همچنین نیازهای امنیتی خود کشورهای اهداکننده هم رفع شود.
از این منظر، گرچه سامانه پاتریوت گزینه خوبی برای رهگیری موشکهای کروز و بالستیکی است که شهرهای اوکراین را هدف گرفته، اما نیروهای پدافند دفاعی اوکراین باید درک کنند که قرار نیست منبع ناتمامی از این موشکها را در اختیار داشته باشند و باید در استفاده از آنها گزینشی عمل کنند.
اگر کییف بخواهد از سامانه پاتریوت برای رهگیری پهپادهای روسیه استفاده کند، به سرعت موشکهایش را تمام خواهد کرد. این اتفاقی است که برای راکتهای دوربرد GMLRS هم افتاد.
گرچه نیروهای اوکراین در ابتدا از این راکتها تنها برای رهگیری اهداف با اولویت بالا استفاده میکردند، اما کمکم استفاده از آنها گستردهتر شد و در آزادسازی خرسون هم کمک کرد. در نهایت نرخ مصرف آنها به شکل چشمگیری افزایش یافته و از نرخ واردات از غرب، پیشی گرفت.
پاتریوت هم مانند دیگر سامانههایی که غرب تا امروز به اوکراین داده، قرار نیست جادو کند، بلکه فقط توان دفاعی اوکراین را در برابر یک خطر به خصوص، افزایش میدهد. اما استقرار گسترده ابزارهای پایدار و ارزان قیمتتر برای دفاع در برابر دیگر خطراتی که امنیت انرژی اوکراین را تهدید میکند، به تفکر خلاقانه و سرمایهگذاری متحدان اوکراین نیاز دارد.
همچنین از منظر ثبات جهانی، ضروری است که ارسال این سامانهها به اوکراین با توان صنعتی کشورهای ناتو برای جایگزینی آنها همخوانی داشته باشد تا این پیام به چین مخابره شود که در صورت بروز مناقشههای بزرگتر، تولیدات دفاعی ناتو پایدار خواهد بود.»